رمز موفقیت
توسط Mohsen シ در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۹۹
سلام :) مدت زیادی میشه که نبودم. علتش هم برمیگرده به کنکور و ترک اینترنت و البته کار های باغ و کمبود وقت. امیدوارم حالتون مثل همیشه خوب باشه! از امروز دوست دارم در مورد هر چیزی که به ذهنم میرسه بنویسم و نظرات دیگران رو هم در این موارد بدونم تا حداقل تجربه کمی از وبلاگ نویسی داشته باشم (البته این دیدگاه شخصی من از وبلاگ نویسی هستش).
زندگی مثل مسابقه دو هست!
مسابقات دو همیشه برای من جذابیت خاصی داشته و همچنان داره. همه ورزشکار ها در خط خودشون با شنیدن صدای تپانچه مسابقه رو شروع میکنن. از این لحظه هستش که ورزشکار خاصی نظرتون رو جلب میکنه و تو دلتون میگین "آره این خودشه. این حتما برنده میشه!" و البته استارت خوب برای ورزشکار ها خیلی مهم هست... ولی! وقتی پیچ اول و پیچ دوم رد میشه و ورزشکار ها کم کم به خط پایان نزدیک میشن از پشت یک نفر با قدرت و استقامت از اون نفری که فکر میکردی قراره اول بشه میگذره و مدال طلا رو میگیره! خوب شاید بگین که چی؟ الان میگم!
با خودت رقابت کن!
اگر به میدان مسابقات دو توجه کنین میبینین که نقطه شروع هر ورزشکاری با ورزشکار دیگه متفاوته. یعنی اگر شما یک دونده باشین نمیتونین تو همون چند ثانیه اول بگین "من از فلانی جلوتر هستم!" چون اگر مسابقه رو با یک سرعت با دونده رقیب شروع کنین در پایان با هم به خط پایان میرسین. اصلا تا حالا دیدین دونده ای به چپ یا راست و یا پشت سرش نگاه کنه؟ نه! چشم دونده فقط خط پایان رو میبینه. اینکه اگر به خط پایان برسه نتیجه زحماتش رو میگیره و باعث افتخار خودش و خانوادش میشه. پس هیچ زمانی خودتون رو با دیگران قیاس نکنین و چشمتون فقط به هدفتون باشه. سعی کنین ثانیه دومتون بهتر از ثانیه اول باشه. اینطوریه که میتونین یک مسابقه رو ببرین و تو زندگی موفق باشین. در جاده زندگی باید جلو رو نگاه کنی. اگر درگیر حرف های دیگران و جاده فرعی های زندگی بشین هیچوقت به مقصدتون نمیرسین!
ترس از شکست
شاید 12 تا دونده تو یک مسابقه ای مثل المپیک دو حضور داشته باشن ولی فقط سه نفرشون مدال بگیرن. خب پس تکلیف اون 9 نفر دیگه چی میشه؟ خب شرکت در مسابقه به این بزرگی و مهمی خودش افتخاری هست که نصیب هر کسی نمیشه :) خیلی آدم ها هستن دیگه چنین فرصتی گیرشون نمیاد. جدای از این، این دونده ها درس مهمی یاد میگیرن: باید بیشتر تلاش کنم و بخاطر همین درس مهم هست که میگن شکست سرآغاز پیروزی هستش!
شهامت اون نه نفری که تا آخر تلاش کردن ستودنی هست چون خودم افرادی رو میشناسم که به هر دلیلی چه کمبود اعتماد بنفس و آمادگی و چه به دلیل کمال گرایی حاضر نشدن در رقابت های مهمی مثل کنکور شرکت کنن.
یک سوال ازتون دارم: اگر فکر میکنین حتی یک درصد هم احتمال برنده شدن در مسابقه ای رو ندارین، تو اون مسابقه شرکت میکردین؟
اگر جوابتون نه هست شاید بهتر باشه غرور و یا ترس از شکستتون رو کنار بگذارین چون آدم تا زمانی که شکست نخورده اصلا پیروز نشده! ذات زندگی آزمون و خطاست. اگرچه جواب خودم هم تا مدت ها نه بود ولی این واقعیت رو قبول کردم که شکست هرچقدر هم که تلخ باشه از این تلختر نیست که دست رو دست بگذارم و کاری انجام ندم. این عادت رو از الان کنار بگذارین! حتی اگر بخاطر حرف مردم باشه. به خودتون بگین: "اینقدر شکست میخورم تا آخر پیروز بشم!"
(حاشیه نویسی: نمیدونم تا حالا بازی geometry dash رو بازی کردین یا نه. میتونم بگم مرحله ای داشته که حداقل 800 بار انجامش دادم تا بتونم تمومش کنم. گفتم بگم شاید براتون جالب باشه!)
شروع خوب
تو هر کاری سخت ترین بخشش شروع هست. معمولا کسی بعد از شروع کار اون رو نصفه و نیمه نمیزاره و تا آخرش انجام میده. درست مثل الان من که با هر کلمه انگیزه من برای کامل کردن این پست بیشتر میشه. یادتون باشه انگیزه خلق کردنی هست پس هر چقدر میتونین کار رو برای خودتون آسون تر کنین. عبارت هایی مثل "خیلیی سختهههه" و "اح بابا کی حوصلش رو داره" فقط تو ذهن شما معنی دارن و اگر بتونین ذهنتون رو کنترل کنین و کار رو شروع کنین میبینین کار هر چقدر سخت تر باشه انگیزه و هیجان شما هم بیشتر میشه. فقط باید خودتون رو عادت بدین. همونطور که گفتم استارت خوب برای یک دونده مهمه ولی کل ماجرا نیست.
استقامت تا لحظه آخر
خیلیا هستن مثلا دوست دارن از تابستون شروع کنن به مطالعه برای کنکور بی شاخ و دم. تا تابستون خوب و حسابی درس میخونن ولی وقتی مدرسه ها باز شد دیگه دست از تلاش بر میدارن. فرقی نمیکنه مشغول چه کاری باشین... یک لحظه ای میرسه که دست از تلاش بکشین. ممکنه به دوستتون نگاه کنین و بگین "اون اینقدر درس میخونه فلان رتبه میاره. من که اینقدر میخونم چی میارم!" و یا اصلا حوصلتون سر بره و ترجیح بدین برین بازی کنین و خوش باشین. این زمان هست که فرق بین بازنده و برنده معلوم میشه! مسابقه دو که یادتون هست؟ خیلی از افرادی که موفق شدن تا لحظه آخر تسلیم نشدن و برای هدفشون جنگیدن با اینکه میدونستن شاید موفق نشن و حتی اطرافیان بهشون می خندیدن. باید برای این زمان برنامه خوبی داشته باشین که اگر یک لحظه از هدفتون منحرف شدین سریع برگردین. چون اگر دیر بجنبین میبینین هم زمان زیادی از دست دادین و هم باید تلاشتون رو بیشتر کنین که باز به روال قبلتون برگردین. درست عین رانندگی!
مغر متفکر شما!
همیشه زمانی که مشکلی دارین اون رو روی کاغذ بنویسین. بعدش به ذهنتون رجوع کنین و ببینین میتونین چاره ای براش پیدا کنین یا نه. مغز شما خیلی خیلی فوق العاده تر از اونی هست که شما فکر میکنین. مغز شما میتونه نیروگاه انگیزه ای شما باشه. میتونه مشکلاتتون رو تماما حل کنه. فقط کافیه فکر کنین! هیچکسی شما رو بهتر از خودتون نمیشناسه پس سعی کنین مشکلاتتون رو خودتون حل کنین. البته درخواست کمک هم خیلی موثره ولی در نهایت فرمان زندگی دست شماست و ضامن موفقیتتون خودتونین. سعی کنین این ماشین اعجاب انگیز رو بهتر و بهتر کنین و همیشه سعی در حل کردن مشکلات باشین. چه مشکلات خودتون، چه مشکلات دوستان و خانواده!
حاشیه نویسی
وقتی بچه بودم چندان درکی از انگیزه و این چیزا نداشتم :) بخاطر همین برای درک این چیزا این کتاب رو بار ها و بار ها میخوندم:
داستان در مورد بچه گربه ای هستش که نمیتونه کتابش رو پیدا کنه و در آخر پیدا میکنه. نمیدونم چرا اینقدر جذاب بود برای من :) فکر کنم اولین کتابی بود که میخوندم.
این عکس هم جالبه. میگه هیچوقت قدرت یک نفر رو دست کم نگیرین. مردی تک نفره به مدت 22 سال شب و روز کوهی رو کند تا مطمئن شه دیگه کسی مثل همسرش بخاطر مشکلات درمانی فوت نکنه. با ساختن این راه، این مرد فاصله بین روستا و بیمارستان رو از 70 کیلومتر به یک کیلومتر کم کرد!
و خوب نتایج کنکور هم اومد :) بهتر از اونی هست که تصورش رو میکردم ولی ای کاش این اواخر تلاشم رو بیشتر میکردم! یعنی اگر خوب درس میخوندم رتبه زیر هزار تو سهمیه منطقه 3 اصلا کاری نبود. ولی خب خدا رو شکر به همین هم راضی هستیم ببینیم چی میشه. این ماجرا هم یک جورایی باعث شد این پست رو بنویسم. خلاصه امیدوارم شاد و سلامت باشین. این روزا همچنان درگیر برداشت گردو هستیم ولی سعی میکنم به اینجا هم سری بزنم!
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
خوشحال شدم دیدم ستاره وبلاگ روشن شده :)
مدتی قبل یکی از دوستان سوالی در زمینه قالب داشتند و من لینک چند تا از مطالب این وبلاگ رو براشون فرستادم، بعد گفتم چه حیف که نویسنده وبلاگ مدتی هست که حضور فعالی نداره!
...
+ امیدوارم چیزی رو که میخواید رو به دست بیارید (:
سلام، خوبین:)
پست انگیزشی فوق العاده ای بود ، ممنون ازتون
+فکر کنم تنها کسی که تو بیان کارهای باغ رو درک میکنه من باشم 😅😂
خخخخ
خیلی از چیزا رو من فارسیشو نمیدونم
مثلا «ایچالاتیم توکولدی ایچیمه» 😅😂
گردو هرسه تاشو شنیدم ولی ما یا همون گردو میگیم یا گیردکان
اکثر کلماتی که ما میگیم فارسی ان
والا اون چوبه رو نمیدونم دقیقا ، چون ما خودمون گردو نداریم ، ولی یه چوبی هست که سرش گیره ماننده ، به شکل عدد هفت و باهاش شاخه های بالایی رو پایین میکشیم تا بتونیم میوه شو بچینیم «هاچا» میگیم
+امروز سه تن سیب چیدیم فردا صبح زود میریم جعبه بزنیم 😑 بعدشم قراره بقیشو بچینیم ، هعیییی
سلام
مهم نیست پای کدام یک از انواع انگیزه در میان است؛ ما برای زندگی کردن به انگیزه نیاز داریم. ما همواره برای حرکت کردن، جلو رفتن و پیشرفت کردن به انگیزه نیاز داریم. وقتی آنچنان خستهایم که نایِ برداشتن حتی یک قدم را هم نداریم، این انگیزه است که ما را به جلو هُل میدهد. . .
پست عالی بود . . .
سلام
خوبین ؟
امممم ، نمی دونستم درگیر کنکور بودین ، خداروشکر که از نتایج راضی هستین 😊 ☺ 🙂
ولی واقعا خیلی پست خوبی بود 👍
راستی ، عکس آخری رو خیلی دوست داشتم 🙆🏻♀️ 💖
😊 ☺ 🙂 🙆🏻♀️ 💖
این پیام رمزیه؟ D:
نه :دی 😂 😄 😅 😉 😊 ☺ 🙂
اهان باش D:
همیشه باید تو زندگی باس تلاش کرد و ازشکست نترسید و از اون شکستها تجربه کسب کنیم.
گاهی وقتها یه چیزی ساده میشه رمز موفقیت.
بعله... واقعا عجیبه. ولی خب نمیشه تمام زحماتی که افراد کشیدن رو تو کلمات خلاصه کرد بخاطر همین فکر میکنم رمز موفقیت رو باید خود افراد کشف کرد و همش یاد گرفتنی نیست
بله موافقم باهات.
ممنون :)
سلام مطالب خیلی خوبی دارین و چقدر خاطرات شبیه با زندگی من
امیدوارم یک روز به همه آرزوهای قشنگتون برسین
ورودتون به جمع مهندسین هم مبارک😊😊