چرتک بلاگ

خوب تا جایی که اطلاع دارین تونستم به رشته خودم (مهندسی کامپیوتر) تو یک دانشگاه نه چندان معروف (صنعتی ارومیه) قبول بشم. خوب حالا مصائب و سردرد های هر دانشجویی رو براتون میگم تا قاه قاه به حالمون بخندین و خدا رو شکر کنین که شرایط ما رو نداشتین 😊 

1. اگه به دانشگاه بری دیگه تمومه!

این جمله رو زیاد گفتن معمولا. هعی میگن بابا دانشگاه بری دیگه تمومه لازم نیست که درس بخونی! یا مثلا میگن قسمت سختش همون کنکوره و یا همه توی دانشگاه دارن کیف و حال میکنن و از این قبیل حرفا. اگر دیدین هر کی اینو گفت بزنین تو گوشش 😊 من میگم! یعنی وقتی کلاس هامون شروع شد من میگفتم خوب دانشگاه ما اساسا نباید آنچنان سخت گیر باشه دیگه... همین معمولی درس میخونیم میریم امتحان میدیم میره پی کارش. ولی نههههههههه 😠 دنیشگهیمون صینعتیه و دنیشجو کریش دیرس خیندنه... و اینطوری بود که اونقدر پشت سیستم بودم و درس میخوندم که خانواده نگران سلامتیم شدن! 😂 قسمت جالبش اینجا بود که اصلا به اندازه کافی درس نمیخوندم ولی با این وجود از دوران کنکور بیشتر درس میخوندم 😐 خلاصه اگر قراره کنکور بدین و بهتون این چیزا رو گفتن باید بدونین با همین منوال توی دانشگاه هم باید درس بخونین.

2. درس های اِهِم... (؟!)

اگر کتاب هدیه های آسمانی، تعلیمات دینی، دین و زندگی باعث نشده که دست از کار های بدتون بردارین و مسلمان بشین اصلا نگران نباشین چون توی دانشگاه هم باز این درسا هستن 😊 ببینین، من اصلا مخالفتی با وجود این درس ها ندارم و خودمم تا حدودی آدم مذهبی هستم. ولی یک نگاهی به وضعیت جامعه بندازین. اگر واقعا این درس ها خروجی مفیدی داشتن وضعمون این بود؟ خلاصه اینکه نمیدونم چطور خوشحالیم رو از وجود این درس ها ابراز کنم (استاد، جان هر کی دوست داری سخت نگیر و پاسمون کن. قول میدم آدم خوبی باشم! 😭)

3. استاید خوب... اساتید بد

توی دانشگاه نمیشه تفسیر کرد کدوم استاد خوبه یا کدوم استاد بده. بنظر من اکثر استاد هامون خوب بودن ولی خوب علتیکه خیلیا ناراضی هستن از اساتید اینه که بعضیاشون کلا درست حسابی درس نمیدن. یا مثلا درس میدن ولی از روی برخی مطالب میپرن.

اگر قراره به دانشگاه بیاین توصیه میکنم از همون اول بشینین خودتون بخونین و زیاد روی استاد حساب باز نکنین. چون اول اینکه وقت برای گفتن حجم بزرگ مطالب به شدت کمه توی دانشگاه و از طرفی هم دانشگاه کلا مثل مدرسه نیست... اگر زیاد اعتراض کردین و دیدین استاد بیشتر لج کرد و همتون رو انداخت تعجب نکنین 😊 ولی خب خیلی کم اینطور اتفاقات پیش میاد. بخاطر همین درس ها رو واقعا جدی بگیرین و نزارین روز آخر بمونن.

4. واتس اپ، ال ام اس و سامانه سما

من اینقدر که توی سامانه سما (همون جایی که انتخاب واحد میکنیم و این کارا) و lms (همون جایی که از اونجا وارد کلاس مجازی میشیم) منتظر موندم شاهزاده های داستان های خیالی اینقدر منتظر شوالیه با اسب سفید نموندن. یعنی در این حد پیرم کردن 😐 هیچکس هم پاسخگو نیست وقتی هم به استاد میگیم جمله معروف رو میگن " مشکل از اینترنت شماست " در حالیکه صفحشون رو میبینیم که توی گوشه علامت میزان قدرت اتصال برای اون ها هم قرمزه... خلاصه همیشه دردسر هستش. یکبار هم که گفتم این مربوط به پهنای باند هستش و اگر به جای اشتراک گذاری صفحشون خود فایل رو به اشتراک بزارن این مشکل کمتر پیش بیاد در جواب بهم گفتن "دانشگاه ما افراد وارد در حد دکتری و فوق دکتری داره" خیلی خوب ولی همچنان مشکل هستش 😂 آیا این مدرکشون میتونه این مشکل رو درست کنه؟ نه. چون وقتی هر ترم شروع میشه روز از نو و روزی از نو. خلاصه گفتم بگم اگر قراره آموزش شما هم مجازی باشه زیاد بابتش غر نزنین چون هیچ فایده ای نخواهد داشت و باید باز روند بسیار طولانی وارد شدن به کلاس رو از اول طی کنین یا بهتر بگم "تی" کنین. چون اینقدر طولانی و سخت هستش 😐

در مورد واتس اپ هم که نگم بهتره 😐 اصلا من موندم چرا باید همچین پیام رسانی باید زنده باشه؟ تنفرم از واتس اپ در حدی هستش که توی این پست نمیگنجه و باید پست جدا بنویسم براش.

5. قطعی برق و اینترنت...

لازمه توضیح بدم؟ 😊 خوب هر قدر مشکلی داشتین این هم روش. یعنی برق و اینترنت درست زمانی قطع میشه که یک امتحان مهم داشته باشین یا استاد بخواد شما رو صدا بزنه... کلا یادتون باشه وسایل جون دارن و احساسات شما رو درک میکنن 😂 بخاطر همین اگر بفهمن استرس دارین و یا عجله میکنین اون ها هم استرس پیدا میکنن و ممکنه از کار دست بکشن.

6. پتروس فداکار!

پتروس فردی بود که انگشتش رو کرد تو سوراخ سد و مردم رو نجات داد. اینجا سدی نیست که من انگشتم رو بکنم توش و مردم رو نجات بدم پس گفتم حالا که سد نیست بزار حداقل به دوستایی که کلا تجربه برنامه نویسی ندارن کمک کنیم. ماجرا از این قراره که استاد مبانی کامپیوترمون یک مدت ناخوش احوال شدن و چون من از همون اول فعالیتم زیاد بود کلاس رو به دست من و چند نفر دیگه دادن البته نه این که من استادی کنم و فلان. فقط برای اینکه عقب نمونیم و اصلا باورتون نمیشه که چقدر همکلاسی هام به درس دادن من علاقه داشتن 😊) فکر کنم فقط حدود 10 یا 15 نفری از کلاس میموندن و گوش میدادن. خوب نمیشه در موردش غر زد چون اولا اینکه شاید کار داشتن و میرفتن یا اصلا شایدم بلد بودن و براشون خسته کننده بود یا اصلا شایدم از صدا و توضیح دادن من خوششون نمیومد. در هر حال... برای من این مسئله ای نیست چون با اینکه حتی بعدا وقتی که استاد حالش خوب شده بود و درس میداد من تو اسکایپ برای جلسات وقت میزاشتم ولی خودمم این وسط یک چیزای جدیدی یاد میگرفتم.

خوب حالا میگین این کجاش برات سخته؟ اینجاش برام سخت بود که بعضیا به جای اینکه واقعا سوال برنامه نویسی بپرسن سوالات حاشیه ای میپرسیدن مثلا وی اس کد بهتره یا فلان محیط. من فلان محیط رو دوست ندارم. آیا واقعا لازمه الگوریتم رو یاد بگیرم؟ این زبانی که میخونیم چرته و فلان زبان خداست و ... این سوالات و حرفا حسابی حوصله منو سر میبرن 😐 خلاصه اگر قصد دارین وارد برنامه نویسی بشین زیاد درگیر این موضوعات نباشین. من با 4 زبان آشنایی دارم و همشون برای یک فردی که تازه میخواد برنامه نویسی رو یاد بگیره مفاهیم یکسانی دارن. اینقدر سر این موضوعات حساس نباشین و فقط یاد بگیرین. غر نزنین خلاصه.

7. حاشیه و رابطه ها

خدا شاهده من هر کاری که کرده بودم صرفا فقط برای کمک بود و هیچ نیت دیگه ای نداشتم. ولی یک سری افراد هستن که کمک نمیکنن هیچ سنگ جلوی پای این و اون میندازن. من وقتی اوایل ترم بودم از نا امید ترین افراد بودم ولی به لطف انجمن خوبی که داشتیم باز روحیه گرفتم و تصمیم گرفتم هر چی که هست پشت سر بزارم و در مورد مشکلات غر نزنم ولی همیشه یک فردی هستنش که ضد حال بزنه و گند بزنه به روحیه کلیه افراد. لطفا اگر نمیتونین مشکل کسی رو حل کنین به روحیش گند نزنین خوب؟ همیشه سعی کنین دلداری و روحیه بدین حتی اگر میدونین شرایط طرف مقابل واقعا سخته و هیچ راهی نداره. اگر کسی روحیه و انگیزه داشته باشه هر کاری شدنیه.

حالا یک سری افراد دیگه هم هستن که از همون اول قصدشون خودنمایی و جلب توجه دیگران بوده. یعنی از همون اول ادعاهای گنده میکردن و چه میدونم ادای افراد باهوش و باحال رو در میاوردن و فلان. من اینو کاملا درک میکنم اینکه بین همکلاسی هات مقبولیت داشته باشی واقعا مهمه ولی سعی کنین خودتون باشین! البته این مال زمانیه که نیتتون خوب باشه...

ولی متاسفانه داستان هایی رو شنیدم که بعضی افراد همون ترم اول وارد رابطه شدن در حالیکه اصلا شناختی از هم نداشتن. و باز نکته جالب ترش اینجاس طولی نکشیده که اختلافی بینشون افتاده و فرد رفته با یکی دیگه وارد رابطه شده و یا یک کاری کرده که میشه گفت باعث خجالت و بی آبرویی شده. یا حتی آدمایی هم پیدا میشن که همزمان با چند نفر توی رابطه باشن! اگر توی دایره این افراد قرار میگیرین باهاتون حرفی دارم. من اصلا آدم فضولی نیستم و هر کاری میکنین مربوط به خودتونه ولی خدایی پیش خودت چی فکر کردی؟ شاید بتونی چند نفری رو همینطوری وسوسه کنی و بعدا جا بزنی ولی بعد یک مدت همه میفهمن چه آدم پست فطرت و بی ارزشی هستی. زدن مخ مردم هنر نیستش... تو الان داری قلب هایی رو میشکنی که بعدا یک روزی آتیشش گریبانتو میگیره. خلاصه امیدوارم هر کسی که اینو میخونه کاملا این موضوع رو درک کنه که عشق و عاشقی بازی و شوخی نیستش. بعضی چیزا از قلب آدما هیچوقت پاک نمیشن پس بخاطر همین اول شخص مقابلت رو کامل بشناس بعدا عاشق شو. منم از خیلی آدما خوشم اومده ولی چون وقت مناسبی نبود و هم اینکه با کارم باعث میشم فردی بهم وابستگی پیدا کنه هیچوقت ابراز نکردم و بابتش هم بسیار خوشحالم چون میتونیست مشکلات واقعا بزرگی به وجود بیاره. فکر کنم این موضوع هم قابلیتش رو داره که یک پست جدا باشه. میدونم شاید خیلیا دارن میگن نکنه عقلت رو از دست دادی ولی اینا چیزین که توی زندگی هر فردی رخ میده و اگر ندونین چطوری باهاشون رو به رو بشین ممکنه بدجوری صدمه ببینین.

جهت اطمینان وقتی مرکز مشاوره دانشگاهمون هم زنگ زد این موضوع رو مطرح کردم و بهم گفتن که ما اصلا اجازه نمیدیم دانشجو هایی که اینجا میان 3 ترم اولی وارد رابطه ای بشن چون از همون اول همه دوست دارن ادای آدم خوبا رو در بیارن. بعد از این مدت میگن که تمام اخلاقش که مثلا چطور با بزرگترش صحبت میکنه و اخلاقش با خانواده و دوستان چطوریه و فلان اگر مطمئن بودن تصمیم بگیرن.

خلاصه این ماجرا هم یک جور دیگه باعث سردردم میشد چون میترسیدم مبادا دوستایی که دارم هم گرفتار این مشکلات بشن. ولی خب فکر کنم همه عقل و شعور دارن و میتونن فرق راه درست و اشتباه رو بدونن. در هر صورت از امروز تصمیم گرفتم اگر تونستم دیگه نگران دیگران نباشم و به جای این کارا روی خودم وقت بزارم. اینکه به دیگران بیش از خودت اهمیت بدی همیشه خوب نیست.

خلاصه این بود از 7 مصیبت بزرگ بنده در دانشگاه... امیدوارم همیشه حالتون خوب باشه. خوش و سلامت باشین! 😉